نگار عابدي؛ زني جيغ جيغو يا آرام و مهربان
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۴۲۸۸۲۱
خبرگزاري آريا - همشهري شش و هفت - علي اصغر کشاني: نگار عابدي بازيگر نقشهاي آشنا در سريالهاي« شمعدوني» و«پادري» براي خيلي از علاقهمندان سينما با بازي در فيلمهاي« يه حبه قند»، « دهليز»، «آبنبات چوبي» و امسال با« سد معبر» به ياد آورده ميشود. او همان قدر نقش زني جيغ جيغو، بدجنس، خودخواه، حساس، قدرنشناس و كم حوصله را در سريال« شمعدوني» درخشان بازي كرد كه در« پادري» و« دودكش» نقش زني آرام، بامحبت، معصوم، پاكدل، مهربان و فداكار را با تسلط و توانمندي.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نگارعابدي بازيگري كه در رشته تئاتر از دانشكده هنر و معماري فارغالتحصيل شد، ابتدا در رشته زبان انگليسي تحصيل كرد، اما با ديدن آگهي كلاس بازيگري در يكي از مجلات و ثبت نام در آن، زبان را رها كرد و سراغ بازيگري رفت. هر چند بيشتر از تلويزيون و سينما شيفته بازي در تئاتر است و يكي از بهترين بازيهايش را در نمايش «بازگشت به خان نخست» به كارگرداني محمد رضايي راد ميداند، اما علاقهمندان تلويزيون او را در نقشهايي چون« گاهي به پشت سر نگاه كن»، «حالت خاص» و« آرام ميگيريم» از ياد نخواهند برد. با او درباره تئاتر، بازي در تلويزيون و علاقهمنديهايش به فيلمهاي سينمايي و البته از دلمشغوليها و بهويژه برنامه هايش براي فرزند دوست داشتنياش «اِما» پرسيديم.
در انتخاب هايتان براي بازي برنامه خاصي داريد؛ اينكه براي مثال، فعلا فلان نقش را بازي نكنم يا بهتر است امسال بيشتر فيلمهاي مخاطب خاص بازي كنم يا دو، سه سالي در تلويزيون باشم يا مدتي فقط كمدي بازي كنم و... در حقيقت ميخواهم ببينم برنامه از پيش طراحي شده و خاصي براي حاضر شدن جلوي دوربين داريد؟
پيش از هر چيز اين را بگويم كه اساسا و از ريشه خودم را مديون تئاتر ميدانم و عاشق هنر تئاتر هستم؛ يعني از ابتداعلاقهمند بودم اين رشته را در دانشگاه بخوانم و دنبال كنم و همچنان اين عشق در من هست. اينكه چه نقشي را انتخاب ميكنم يا نميكنم، بايد بگويم متأسفانه در شرايطي كار ميكنيم كه خودمان نميتوانيم تصميم بگيريم. خيلي از مسائل و جريانها هنرمند را به سمت و سويي كه اصلا دوست ندارد، سوق ميدهند. به همين دليل ايده آلترين شكل ممكن برايم اين است كه بازيگر تئاتر، نمايشنامه نويس و يا كارگردان تئاتر باشم.
چرا شيفته تئاتر هستيد؟
چون هميشه آن تازگي، زنده، صميمي و مادر بودن تئاتر به نسبت ديگر هنرها مرا خيلي بهخودش جذب ميكند. بهعنوان بازيگر روي صحنه رفتن و نفس به نفس تماشاچي شدن شورانگيز است. بازيگر همهچيز صحنه است. اوست كه تأثير ميگذارد و اوست كه بدن و صدايش روي سن يكه و يگانه است. در تئاتر ناب(نه تئاتر سفارشي) چيزي به شما ديكته نميشود؛ يعني عين انديشهاي كه از روح هنرمند ميتراود و روي صحنه جاري ميشود. اين موضوع هنر تئاتر را با ارزش ميكند.
سينما چطور؟
از گذشته هميشه سينما را هم بعد از تئاتر خيلي دوست داشتم؛ چون در آثار بهخصوص سينماي راديكال، خاص و هنري، ايدههاي ارزشمندي مطرح ميشود و نوآوري و خلاقيت در آن هست. به همين دليل اينگونه سينما را به تئاتر نزديك ميبينم.
انتظارم اين بود كه شما كه آثار تلويزيوني پر مخاطبي بازي كردهايد، بازي در تلويزيون بيشتر مورد توجه تان باشد.
ببينيد! تلويزيون چون مورد استفاده عامه مردم است و هر قشري از مردم از كشاورز و كارگر تا پروفسور و هنرمند پس از پايان كار روزانه، جلوي آن مينشينند، بنابراين بايد بتواند همه اين اقشار را راضي نگه دارد. از آنجايي كه تلويزيون در همه جاي دنيا كمي تحتتأثير ضوابط و قواعد هر كشوري قرار ميگيرد، بنابراين اگر دست خودم بود به سختي تلويزيون را انتخاب ميكردم. مگر اينكه در آثاري بازي كنم كه حرفي براي گفتن داشته باشند تا مردمي كه پاي آن سريال مينشينند با يك نوآوري روبهرو شوند. در اين صورت توانستهام وظيفه خودم را بهعنوان يك هنرمند انجام دهم. تا الان هم سعيام بر اين بوده است..
چه انگيزهاي بيشتر از همه باعث شد از تئاتر به سمت تلويزيون برويد؟
اين را با صداقت بگويم كه بهخاطر انگيزههاي مالي به سمت تلويزيون رفتم، اما اتفاقا زمينهاي ايجاد شد تا توانستم خودم انتخاب كنم در چه اثري بازي كنم. وقتي بازيگر تئاتر باشيد، در تلويزيون حساب ديگري رويتان باز ميكنند و ناخودآگاه ورودتان به تلويزيون ورود خوبي ميشود. درحقيقت در پروژههايي شركت كردم كه درست و دلنشين بودند و با وجود محدوديتهاي تلويزيون كارهاي خوبي از آب درآمدند. به همينخاطرخوشحالم در آثاري بازي كردم كه همه اين ويژگيها را داشتند. حالا اينكه چقدر توانستم به آن آثار كمك كنم، مردم بايد داوري كنند.
شما در برخي از سريالهاي پر بيننده طنز تلويزيوني مثل پادري، دودكش، شمعدوني و حالت خاص بازي كرديد. علاقهتان به بازي در كمدي و طنز بيشتر از ديگر ژانرهاست؟
بهعنوان يك بازيگر هميشه دلم خواسته در يك گونه و نوع خاصي از اثر نمايشي بازي نكنم. دوست دارم در همه گونههاي سينمايي بازي كنم. از كمدي و ملودرام گرفته تا تراژدي را بازي كردهام.
نقشهاي مورد علاقه خودتان تا الان كدام بوده؟
نقشهايي را كه شخصيت در موقعيتهاي تراژيك قرار ميگيرند خيلي دوست دارم.اين كه شخصيتهايي را كه نقششان را بازي ميكنم، متفاوت باشند برايم خيلي مهم است. دوست ندارم نقشهايي كه بازي ميكنم شبيه به هم باشند. بيشتر دوست دارم آدمهاي اثر، عادات و روحيات متفاوتي داشته باشند، از جوامع متفاوتي بيرون آمده باشند، از طبقات اجتماعي گوناگوني باشند. اين موضوع باعث ميشود رفتار، عادات، گويش، ايدهها و بهطور كل؛ فرهنگشان از من متفاوت باشد و در نتيجه برايم تنوع ايجاد كند.
اين روحيه جستوجوگري و سر در آوردن از آداب و رسوم و فرهنگهاي مختلف از كجا ميآيد، چرا شيفته دانستن درباره ديگر فرهنگها و رفتار ديگر انسانها هستيد؟
از كودكي همين روحيه را داشتهام. شناخت روحيه آدمها برايم خيلي اهميت دارد. دوست دارم آدمها را بشناسم و آنها را بفهمم. خيلي به آدمها فكر ميكنم، شخصيت و رفتارشان را تحليل ميكنم. روحيه شناختي بالايي دارم. شايد اگر بازيگر نميشدم روانشناس ميشدم.
انسان امروز را چطور ميبينيد؟
ببينيد! جهان ما و زندگي در آن، روزبهروز تراژيكتر ميشود. متأسفانه شرارتها روزبهروز افزايش پيدا ميكنند. آدمها صادق و روراست نيستند. اگر صادق باشيد به راحتي خورده و زير پا له ميشويد. برخي انگار دنبال اين ميگردند كه اگر آدم صادق و سادهاي پيدا شود، عقدههاي درونيشان را روي او پياده كنند، كلاهش را بردارند ولطمه روحي، مالي و جسمي به او بزنند. اين تراژدي است. كاش تراژدي نبود، كاش كمدي بود. اين عقدهاي شدن برخي آدمها و حسادت ورزيدنهايشان خيلي آزارم ميدهد. پيامبر اسلام(ص) ميگويد، آنچه براي خود دوست داري براي ديگران هم دوست بدار. خب بايد به اين فرمايش عمل كرد. اگر من هنرمند در نقشي بازي كنم كه بتوانم تنها يك نفر آدم را عوض كنم تا بهخودش بيايد، وظيفهام را انجام دادهام.
بعد از نقش آفرينيهاي گوناگوني كه داشتهايد، هماكنون چه تغييراتي در خودتان احساس ميكنيد؟
الان به جايي رسيدهام كه از فضاي كارمان خسته شدهام. گاه آن قدر به من فشار وارد ميشود كه بهخودم ميگويم، ديگر اين كار را كنار ميگذارم.ناراحت ميشوم از اينكه ميبينم بخشي از همكارانم - البته منظورم بازيگران نيستند- درست و اصولي عمل نميكنند و متأسفانه باعث ميشوند خيلي از بازيگران خوب و تواناي ما به جاي آنكه چرخ اول سينماي ما باشند، چرخهاي چهارم و پنجم شدهاند؛ يعني در اوج توانايي، جواني، شخصيت هنري، سواد و دانش عقب نگه داشته ميشوند. گاهي نااميد ميشوم، ولي اگر آدم بتواند به قول معروف؛ پوستش را كلفت كند و از اين مرحله بگذرد، ميتواند با انرژي بيشتري به كارش ادامه بدهد تا بتواند.
شخصيتهاي متعددي را بازي كردهايد؛ ازجمله در« گاهي به آسمان نگاه كن»، « دهليز»، « آبنبات چوبي»، « شب بيرون»، « مانا»، «گنجشكك اشي مشي». احساس ميكنيد دوره فعاليت هنريتان تا الان تحتتأثير چه نوع منش شخصيتي بوده است؟ يا بهتر است اينطور بگوييم ؛ از بين نقشهايي كه بازي كردهايد كدام نقش بيشترين تأثير را روي شما گذاشته است؟
خيلي نقشها بوده اما از ميان همه آنها، نقشم در نمايش« بازگشت به خان نخست» خيلي رويم تأثيرگذاشته و پس از مدتها هنوز به آن فكر ميكنم. آن نقش را به لحاظ تكنيكي و فلسفي خيلي دوست داشتم. شخصيت« يرما» را هم هميشه دوست داشتم بازي كنم كه اخيرا در تالار حافظ به كارگرداني آقاي اشكان صادقي و خانم الهام شكيب در آن نقش بازي كردم. با وجود اينكه تنها دو سكانس در دهليز بازي كردهام، اما آن نقش و آن سكانس را هم خيلي دوست دارم.
قضاوت اطرافيان روي بازيتان تأثيرگذار است؟
واقعا نه! البته بستگي دارد اطرافيان چه كساني باشند. دليل نميشود نظر هر كسي شرط باشد يا بتواند تأثيري بگذارد.
منظورم كساني هستند كه دائم شما را ميبينند؛ دوستان، همكاران، مردم عادي، نويسندهها و...
كساني هستند كه نظرشان برايم مهم است و نگاهشان را قبول دارم. لازم است حتما از بيرون به بازيگر نظر داده شود. افرادي را ميشناسم كه هم بازيگر هستند و هم كارگردان.آنها هميشه ميگويند، اگر بخواهم بازي كنم، يكي بايد از بيرون مرا كارگرداني كند. پس اين نياز وجود دارد. بنابراين كسي كه ايده و نظرش درست است، ميتواند روي بازيگر تأثيرگذار باشد.
مي شود رضايت خاطر همه را بهدست آورد؟
نه هيچوقت! هيچكس در هيچ جاي دنيا و در هيچ حرفهاي نميتواند رضايت خاطر همه را بهدست آورد. حتي آنهايي هم كه خيلي موفق هستند، درصدي مخالف دارند.
بهنظرتان بهترين راه براي پيشرفت زنان بازيگر سينماي ايران چيست. آرزو ميكنيد چه اتفاقي بيفتد؟
آرزو ميكنم اين باند بازيهاي غلط از بين برود. ببينيد! زماني باند درست است؛ يعني يك گروهي با هم همكاري درست ميكنند، كارهاي درخشاني هم توليد ميكنند و همه از همكاري با آنها خوشحال هستند.بنابراين اگر باند بازيهاي غلط كنار برود و به توانايي افراد توجه شود و هركس سر جاي خودش قرار بگيرد، اتفاقات خوبي ميافتد. اتفاقا من بازيگران زن و مرد را از هم جدا نميكنم. به همين دليل آرزو ميكنم هر دو گروه در فضايي سالم كار كنند.
به حرفهتان چطور نگاه ميكنيد؛ با ريتم خاصي حال ميكنيد يا اينكه معتقديد هر چه پيش آيد خوش آيد؟ از طرف ديگر؛ متنهايتان را با حال و هواي مقطعي كه فيلمنامه را ميخوانيد، انتخاب ميكنيد؟
خب! پيشنهادهايي ميشود و آنها را با هم ميسنجم و در نهايت انتخاب ميكنم. گاه - همانطور كه گفتيد- متن هايم را با حال و هواي مقطعي كه دارم فيلمنامه را ميخوانم، انتخاب ميكنم. با اين حال، اغلب دست من نيست بهخصوص در فيلمها و سريالها، اختيار و انتخابهايمان به نسبت بازيگراني كه هستند خيلي محدود است. خب! در چنين وضعيتي بايد از ميان پيشنهادهايي كه ميشود، بهترين آنها را كه به روحيه و شرايطم نزديك است انتخاب كنم. در تئاتر دستم براي انتخاب باز است، بهطوري كه اگر نخواهم، كار نميكنم؛ چون تئاتر برايم مهم است و نميخواهم الكي روي صحنه بروم.
براي انتخابهايتان با كسي مشورت ميكنيد؟
معمولا خودم تصميم ميگيرم، اما گاه اگر لازم شود دوستاني دارم كه در اين حرفه افراد با تجربهاي هستند و ديدگاه خاصي دارند. بنابراين گاه شده از آنها نظر خواستهام.
بهنظرتان نقشها چقدر ميتوانند جايگاه بازيگر را تغيير دهند؟
خيلي زياد؛ باور كنيد بازيگرهاي درخشاني داريم كه اگر فرصتي پيدا كنند و نقشي به آنها پيشنهاد شود كه آن نقش ديده شود، ميتوانند نشان دهند كه چه اندازه توانايي دارند. اگر آن اتفاق نيفتد خيليها تواناييشان بروز پيدا نميكند و استعدادها همينطور هدر ميروند.
بعد از اينكه متن فيلمنامه يا نمايشنامهاي را خوانديد، چه پيشنهادهايي براي بهتر شدن كارتان ميدهيد؟
معمولا سر كار و تمرين اين اتفاق ميافتد. عادت دارم در زمان تمرين پيشنهادهايي بدهم؛ مثلا ميگويم؛ اگر فلان جمله را اينطور بگويم يا از اين لحن و حالت و فيگور استفاده كنم، بهتراست يا نه.
بهعنوان بازيگر چه كارهايي ميكنيد كه بتوانيد اعتماد كارگردان را بهخودتان بالا ببريد؟
خب! يك بازيگر بايد دربست در اختيار كار باشد، تمركز كاملي روي كاري كه ميكند، داشته و با كار و با متن همراه باشد. حاشيهها هميشه بازيگر را به حاشيه ميبرند. پس هنرمند بايد روي بازياش تمركز كند، به چيزي جز كارش فكر نكند و روحيه بالايي داشته باشد. اگر اين دو تا آخري را داشته باشد صاحب باقي چيزها هم هست.
چه نوع فيلمهايي در پرورش شخصيت شما مؤثر بوده اند؟
فهرستشان زياد است، اما از بين فيلمهايي كه رويم خيلي تأثير گذاشتند، فيلم «مظنونين هميشگي» را بايد نام ببرم. شخصيتي كه كوين اسپيسي در اين فيلم بازي ميكرد، بينظير بود. بهنظرم اين فيلم سرآغاز فيلمهايي براساس نشانهها بود، تصويري با بهرهگيري از جذابيتها بهويژه شكست زمان.فيلم از دنياي مدرني ميگفت كه در آن همهچيز در آن برابرچشمان ماست و اين ماييم كه بايد آنها را تشخيص بدهيم.
شما در فيلمهاي كارگردانهاي زيادي بازي كردهايد و سبكها، روشها و خلق و خوهاي متعددي را در طول اين سالها ديدهايد. آيا به خوش اخلاقي و بد اخلاقي كارگردان اهميت ميدهيد؟ اصلا بهنظر شما براي بازيگر بايد مهم باشد كه يك كارگردان عبوس است يا خوشبرخورد؟
براي من مهم اين است كه كارگردان نسبت به بازيگرش عقدهاي نداشته باشد و برايش مهم باشد كه بازيگر روي صحنه درست ظاهر شود. كارگرداني كه داراي اين روحيه شرافتمندانه باشد، ممكن است هر اخلاق و منشي داشته باشد. مهم شريف، با سواد و انسان بودن كارگردان است. اينها برايم از خوش اخلاقي با اهميتتر است.
در سريال« شمعدوني» نقش زن بدجنس و خودخواه را بازي كرديد؛ نقشي دقيقا عكس نقشتان در« پادري» و« دودكش». با بازي در شمعدوني حس نكرديد ممكن است، مردم حس بدي نسبت به شما پيدا كنند و لج همه را از رفتارهاي شيرين در بياوريد؟
(خنده) مردم ميگفتند، واي دلمان ميخواست سر به تنت نباشد! البته اين را با لبخند و شوخي ميگفتند. بد نيست بدانيد كه براي آن نقش دقيقا الگو داشتم. البته نميتوانم بگويم چهكسي اما نقش شيرين را دقيقا از روي آن شخص برداشتم. مردم ما با ديدن اين نوع رفتارها در سريالها متنفر نميشوند. مردم ما خيلي باهوش هستند و اتفاقا نقشم را دوست داشتند. مردم از افرادي كه چنين رفتار ميكنند، متنفر ميشوند. بنابراين سعي كردم نقش آن آدمها را خوب و قابل باور بازي كنم.
در« شمعدوني» چرا شيرين با همه درگير بود و سر جنگ داشت؟
(خنده) خب! معلوم بود ديگر؛ پيچيده نبود. زني كه از لباس پوشيدن، آراستن خودش و از ژستهايي كه ميگرفت، ميشد فهميد كه چقدر تازه به دوران رسيده است. جالب اينجاست كه او يك ويژگي داشت- كه البته به جلوي دوربين نرسيد- و آن، اين بود كه او هر وقت ميخواست انگليسي حرف بزند جملهها و كلمهها را درهم برهم ميگفت.
شيرين جلوي زيبا كم ميآورد و از پس او نميتوانست بر بيايد. حالا چرا از او حساب ميبرد؟
نه! بهنظرم اينطور نبود. البته شيرين مواقعي جا ميزد. همه آدمها اينگونه هستند.
در نمايشهاي كارگردانهاي خوبي بازي كرده ايد؛ بهويژه در كارهاي محمد رحمانيان. درباره همكاري با رحمانيان كه آثارشان هميشه جذاب و درخشان است، بگوييد؟
ايشان نويسنده و كارگردان بسيار توانايي هستند. وقتي نمايشنامه مينويسند ميدانند چه ميخواهند. انتخابهايشان بهويژه در مورد بازيگر درست است. بازيگر را بهدرستي هدايت ميكنند. همين ديد باز و اشرافي كه روي اثر دارند، براي بازيگر كافي است تا شش دنگ حواسش را به او بدهد تا موفق شود.
براي بازي در« لباسي براي مهماني» هم جايزه گرفتيد. چه حسي داشتيد؟
خيلي برايم لذتبخش بود. نمايشنامه بسيار جذابي بود؛ اقتباس زيبايي از نمايشنامه دعوت غلامحسين ساعدي. با وجود اينكه هنوز بازيگر حرفهاي در تئاتر نبودم، آقاي رحمانيان به من اعتماد كردند. خاطره خوبي بود كه هيچوقت فراموشش نميكنم.
از بين سالنهاي تئاتري كه در آنها بازي كردهايد، كداميك را بيشتر دوست داريد؟
چون نمايش« بازگشت به خان نخست» در سالن قشقايي اجرا شد، هميشه برايم خاطرهانگيز است. همينطور سالن چهارسو كه نمايشهاي«مجلس نامه» و «مصاحبه» را همزمان در آن اجرا ميكرديم.
در« يك حبه قند» علاوه بر خودتان دخترتان، « اِما» هم بازي كرد. گويا« اِما» علاوه بر سينما به موسيقي هم علاقه دارد. چقدر دوست دارد اين راه را ادامه بدهد؟
اِما دختر با استعدادي است. صداي خوبي دارد. او استعداد بازيگري هم دارد پارسال با پدرش روي صحنه رفت و يكبار هم در نمايش عمويش بازي كرده است. با اينكه من و پدرش از ته قلب دوست نداريم بازيگر شود، ولي فشاري به او نميآوريم. اگر دوست داشته باشد بازيگر شود، خودش در نهايت انتخاب خواهد كرد.فعلا كه ميگويد، دوست دارم خواننده و جراح قلب بشوم. بچهها تا بخواهند بزرگ شوند هزار بار نظرشان تغيير ميكند. ما فقط سعي ميكنيم فضا را برايش باز بگذاريم تا بتواند خودش انتخابكننده باشد.
در« يه حبه قند» سراغ شما ميآمد و از شما ميپرسيد؛ مامان چي كار كنم!
به هيچ وجه! رهايش ميكرديم؛ نه به دوربين كاري داشت نه به ديگران. آقاي مير كريمي ميگفت، اين بچه به صحنهها جان ميدهد. دوست داشت همه جا باشد. خيلي راحت و رها بود.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۲۸۸۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عمو پورنگ با «لالایی» بازیگر میشود / جزئیات پخش سریال عمو پورنگ در شبکه نمایش خانگی
سریال «لالایی» به کارگردانی احمدعلی درویشپور و با بازی داریوش فرضیایی (عمو پورنگ)، این روزها آخرین مراحل تصویربرداری را در تهران میگذراند. این سریال که قرار است امسال در یکی از پلتفرمهای نمایشخانگی پخش شود تا آخر اردیبهشت ماه تولید خود را به پایان میرساند.
سریال «لالایی» با نقشآفرینی فرضیایی، متفاوت از آثاری است که تاکنون از او به عنوان شخصیت عمو پورنگ دیده شده است.
این روزها سریالهایی در راه تلویزیون هستند و در عین حال برخی از هنرمندان پیشکسوت تلویزیون هم با اثری جدید، در نمایشخانگی حضور دارند، اما سریالی دیگر که تلویزیونیهای قدیم به سمتِ آن رفتهاند یک سریال فانتزی در حوزه کودک و نوجوان است که برای نخستین بار فرضیایی یا همان عمو پورنگ در برنامه تحویل سال یک خبر کوتاهی از آن داد.
سریال «لالایی» قرار است با بازی او بعد از مدتها غیبت و البته فضایی متفاوت از یکی از پلتفرمهای نمایشخانگی پخش شود.
منبع: ایرنا
tags # شبکه نمایش خانگی ، عمو پورنگ سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟